دوره کلاسيک در موسيقي غربي به طور کلي به بازه زماني بين سالهاي 1750 تا 20 ميلادي اطلاق ميشود. با اين حال، اصطلاح موسيقي کلاسيک به معناي محاورهاي به عنوان مترادف موسيقي هنري غربي نيز کاربرد دارد. در اين مقاله آموزشگاه موسيقي راه صبا، ميخواهيم علاوه بر بررسي ويژگيهاي اين سبک، به معرفي سازها و آهنگسازان معروف سبک کلاسيک در موسيقي غربي نيز بپردازيم. همه هنرآموزان قبل از يادگيري و
معروفترين آهنگسازان سبک کلاسيک در موسيقي غربي
دوره کلاسيک بين دورههاي باروک و رُمانس قرار دارد. مشهورترين آهنگسازان اين دوره عبارتند از:
- جوزف هايدن
- ولفگانگ آمادئوس موتزارت
- لودويگ وان بتهوون
- فرانتس شوبرت
- لوئيجي بوچريني
- موزيو کلمنتي
- آنتونيو سولر
- آنتونيو ساليري
- فرانسوا ژوزف گاسک
- يوهان استاميتز
- کارل فريدريش آبل
- کارل فيليپ امانوئل باخ
- کريستوف ويليبلد گلک
اين دوره را گاهي به نام دوره ويني کلاسيک يا کلاسيک وين نيز ميشناسند. چرا که ولفگانگ آمادئوس موتزارت، جوزف هايدن، آنتونيو ساليري و لودويگ وان بتهوون همگي مدتي در وين کار ميکردند؛ و فرانس شوبرت نيز در همين شهر به دنيا آمده است.
ويژگيهاي سبک کلاسيک در موسيقي غربي
تغييرات اقتصادي اين دوره، تاثير زيادي بر روي تعداد نوازندگان در دسترس و کيفيت آنها گذاشت. به همين دليل هم در اواخر دوره باروک يک آهنگساز بزرگ ميتوانست تمام منابع موسيقي يک شهر را به سمت خود جلب کند.
اين مساله انگيزهاي براي ديگر نوازندگان باقي نميگذاشت و ظهور آنها را به تاخير ميانداخت. علاوه بر اين، اشتها براي تهيه مداوم موسيقيهاي جديد، که خواستگاهشان سبک باروک بود؛ به اين معني بود که آثار بايد با بهترين حالت ممکن اجرا شوند.
اما با ورود به دوره سبک کلاسيک در موسيقي غربي، فرمهايي مانند کنسرتو و سوناتا با شدت بيشتري معرفي ميشدند؛ و قوانين خاصتري براي آنها تدوين ميشد. در حالي که فرم سمفوني نيز در همين دوره به جهان معرفي شد. کنسرتو گروسو با اجراي تکنوازي جايگزين شد. بنابراين نمايش تواناييهاي ويژه نوازندگان اهميت بيشتري پيدا کرد.
مقايسه دوره باروک و دوره کلاسيک
در اين دوره ميتوانستيم تنوع و تضاد بيشتري را نسبت به گذشته در يک قطعه موسيقي مشاهده کنيم. تنوع کليدها، ملوديها و ريتمها در سبک کلاسيک افزايش يافت؛ و شوندگان پويايي بيشتري را در موسيقيهاي اين دوره شاهد بودند. تغيير مکرر حالات در سبک کلاسيک، نسبت به موسيقيهاي دوره باروک معمولتر بود.
ملوديهاي سبک کلاسيک معمولا کوتاهتر از موسيقيهاي ساخته شده در دوره باروک بودند. اندازه و دامنه ارکسترها نيز افزايش يافت. هارپسيکورد ديگر از مد افتاد و جاي خود را به سازهاي بادي چوبي داد.
مهمترين سازهاي دوره کلاسيک
سازهاي زهي
مهمترين سازهاي زهي سبک کلاسيک در موسيقي عبارتند از:
- ويولن
- ويولا
- ويولن سل
- کنترباس
سازهاي بادي چوبي
همانطور که گفتيم، در اين دوره سازهاي بادي چوبي کمکم جايگاهي براي خود دست و پا کردند. مهمترين سازهاي بادي اين دوره عبارتند از:
- کلارينت باست
- کرباست
- کلارينت دامور
- کلارينت کلاسيک
- فلوت
- اوبو
- فاگوت
کيبوردها
- کلاويکورد
- فورتپيانو
- هارپسيکورد (استفاده از اين ساز در اواخر قرن هجدهم منسوخ شد)
سازهاي بادي برنجي
- افيکلايد (پيش از ساز توبا از آن استفاده ميشد)
- شيپور فرانسوي
فرمهاي موسيقي اين دوره
بيشتر سبکهاي فعلي موسيقي، در دوره کلاسيک بود که به شکل امروزي خود درآمدند. در دوره رُمانس و قرن بيستم، مرزهاي موسيقي گسترش يافت بهگونهاي که اين سبکها آزادتر و متنوعتر شدند؛ يا در کل يک سبک جديد از دل آنها بيرون آمد.
فرمهاي اصلي موسيقي در اين دوره عبارتند از:
- سمفوني (بتهون، هايدن، موتسارت، شوبرت، برامس، چايکوفسکي، مالر، پروکوفيف و شوستاکوويچ معروفترين موسيقيدانان اين سبک هستند)
- کنسرتو (کنسرتو ويولن بتهوون، برامس، چايکوفسکي و سيبليوس، کنسرتو پيانو موتزارت، بتهوون و چايکوفسکي و کنسرتو ويولن سل دووراک و الگار)
- اپرا
- موسيقي مجلسي
- سوناتا